معنی پس مانده، قایمانده، پس مانده غذا، بقایا, معنی پس مانده، قایمانده، پس مانده غذا، بقایا, معنی /s kاjbi، rاdkاjbi، /s kاjbi yvا، frاdا, معنی اصطلاح پس مانده، قایمانده، پس مانده غذا، بقایا, معادل پس مانده، قایمانده، پس مانده غذا، بقایا, پس مانده، قایمانده، پس مانده غذا، بقایا چی میشه؟, پس مانده، قایمانده، پس مانده غذا، بقایا یعنی چی؟, پس مانده، قایمانده، پس مانده غذا، بقایا synonym, پس مانده، قایمانده، پس مانده غذا، بقایا definition,